سادگورو: آنچه به‌عنوان رهایی زنان شناخته می‌شود، بیش از هر چیز، علیه طبیعت زنانه است. این یک تلاش بی‌ثمر است، زیرا وقتی سعی می‌کنید شبیه یک مرد شوید، وقتی سعی می‌کنید کارها را مانند او انجام دهید، در واقع به نحوی پذیرفته‌اید که مردانگی بر زنانگی برتری دارد. تمام این ایده که چه چیزی برتر است و چه چیزی پایین‌تر، یک تفکر بسیار مردانه است. اگر به زندگی نگاه کنید، همه چیز نقشی برای ایفا کردن دارد. چون به یک جنبه از زندگی بیش از حد اهمیت داده‌اید، به نظر می‌رسد که نوعی انسان بر نوع دیگر برتری دارد.

‫چیزی که به آن «رهایی زنان» می‌گویند، بیش از هر چیز دیگری علیه طبیعت زنانه است.

‫من صداهای بسیار قوی از جنبش‌های رهایی زنان شنیده‌ام. آن‌ها قطعاً به‌شیوه زنانه صحبت نمی‌کنند، بلکه حتی مردانه‌تر از مردان هستند.

‫آن‌ها سخت و صریح هستند – این ذات زنانه نیست. حتی یک مرد حاضر است کمی راحت‌تر باشد، اما این زنان حاضر نیستند حتی برای یک لحظه خود را رها کنند. آن‌ها مدام در همان حالت هستند. فکر می‌کنم این پدیده در واکنش به نوعی وضعیت استثماری در جهان به وجود آمده است. آن‌ها در حالت واکنش به چیزی هستند که آن را ناعادلانه می‌دانند.

‫من نمی‌گویم که بی‌عدالتی وجود نداشته است. به زنان در کره زمین در همه سطوح ظلم‌های بسیار زیادی شده است.

در جستجوی عدالت

‫آنها در حال واکنش به آن هستند، اما هرگاه حرکتی را در واکنش به چیزی یا کسی دیگر آغاز کنید، اگر به یک بی‌عدالتی واکنش نشان دهید، تنها باعث ایجاد بی‌عدالتی دیگری خواهید شد. نمی‌توانید آن را به این شکل درست کنید. اگر به دنبال عدالت واقعی هستید، باید تمام مزخرفاتی که تا حالا اتفاق افتاده است را کنار بگذارید و با نگاهی تازه به زندگی نگاه کنید. چه چیزی ما را به یک جامعه متعادل تبدیل می‌کند؟ ما همیشه در حال واکنش به گذشته هستیم. در این واکنش، تنها باعث ایجاد نوع دیگری از عدم تعادل خواهیم شد. گذر از یک نوع بی‌عدالتی به نوع دیگری از بی‌عدالتی، راه‌حل نیست.

‫زن مدت‌هاست به روش‌های مختلف تحقیر شده است، پس حالا بیایید مرد را تحقیر کنیم – این راه‌حل نیست. این به نفع رفاه و شادکامی انسانی نخواهد بود.

‫زن مدت‌هاست به روش‌های مختلف تحقیر شده است، پس حالا بیایید مرد را تحقیر کنیم – این راه‌حل نیست. این به نفع رفاه و شادکامی انسانی نخواهد بود.

‫در یک خانواده‌، فرض کنید با همسرتان مانند خدمتکار یا مستخدم رفتار می‌کنید. بدبختی‌تان در این است که باید با یک خدمتکار زندگی کنید، که ما نمی‌خواهیم. اگر به دنبال عدالت وضعیت برعکس شود، در نهایت با مردی ضعیف و بی‌شخصیت مواجه خواهید شد که ما آن را هم نمی‌خواهیم.

‫انواع و اقسام اتفاقات در گذشته رخ داده است. واکنش نشان دادن به آن راه‌حل نیست. یک زن واقعاً در جامعه از چه راهی خوشحال خواهد بود؟ ما باید به این موضوع نگاه کنیم بدون اینکه آنچه دیروز اتفاق افتاده را مبنای آنچه می‌خواهیم فردا اتفاق بیفتد قرار دهیم. فردا باید متفاوت رقم بخورد. نباید در واکنش به دیروز باشد. اگر این اتفاق در واکنش رخ دهد، در نهایت ممکن است وضعیت را برعکس کنید، اما بار دیگر رنج خواهید برد چون همان اتفاقات به شکل دیگری تکرار خواهند شد.