چطور پرشور و پرانرژی باشیم؟
در پرسش و پاسخ این ماه، سادگورو به پرسشی درباره چگونگی حفظ شور درونی پاسخ میدهد: «زندگی، شور و حرارت است. آیا میبینید که زندگی درونتان حتی برای لحظهای از جنبوجوش نمیافتد؟ به نفس توجه کنید، آیا هیچوقت سست میشود؟ اگر سست شود، یعنی مرگ، اینطور نیست؟»

پرسش: شور و حرارت چیست؟ چطور همیشه پرشور و پرانرژی باشیم؟
سادگورو: زندگی، شور و حرارت است. آیا میبینید که زندگی درونتان حتی برای لحظهای از جنبوجوش نمیافتد؟ آنچه سست میشود ذهن و احساس شماست – گاهی فعال است، گاهی خاموش. به نفس توجه کنید، آیا هیچوقت سست میشود؟ اگر سست شود، یعنی مرگ، اینطور نیست؟ وقتی به روشهای مختلف به شما میگویم پرشور و پرانرژی باشید، در واقع دارم میگویم که مانند زندگی شوید. درحالحاضر، به فکر و احساسی که در درونتان شکل میگیرد اهمیت زیادی دادهاید، نه به خود زندگیای که در درونتان در جریان است. آیا فکرتان مهمتر از زنده بودنتان است؟ فیلسوف بزرگ فرانسوی، دکارت، گفت: «فکر میکنم، پس هستم.»
بیشتر مردم باور دارند که تنها بهخاطر اینکه فکر میکنند وجود دارند. نه، چون وجود دارید میتوانید فکر کنید یا فکر نکنید، اینطور نیست؟ زندهبودن شما بسیار بنیادیتر و مهمتر از افکار و احساساتتان است. اما شما فقط به آنچه فکر و احساستان میگوید گوش میکنید. اگر با فرایند زندگیاتان پیش بروید، زندگی پُرشور و پرانرژی است، چه بیدار باشید و چه در خواب. آیا وقتی خوابید زندگی درونتان سست میشود؟ وگرنه اگر این سست شود، فردا صبح بیدار نخواهید شد. فرقی نمیکند مشغول چه کاری هستید، چه آن را دوست داشته باشید و چه نداشته باشید — آیا زندگیاتان دارد سست میشود؟ خیر. فقط ذهن شماست که میگوید: «از این خوشم میآید، پس با اشتیاق انجامش میدهم. از این خوشم نمیآید، پس با اشتیاق انجامش نمیدهم. اما زندگی شما اینگونه نیست، همیشه پُرشور و پرانرژی است.
اگر پیوسته آگاه باشید که همه چیزهای دیگر گذرا هستند و من در اصل زندگیام، پُرشور و پرانرژی خواهید ماند. هیچ راه دیگری وجود ندارد، چون زندگی راه دیگری برای بودن نمیشناسد. زندگی همواره پُرشور و پرانرژی است. تنها فکر و احساساند که فریبندهاند.
وقتی به ذاتِ فکر یا احساس خودتان نگاه میکنید، در طول زندگیاتان بارها این اتفاق افتاده که به چیزهای زیادی باور داشته و بعد از مدتی کوتاه احساس میکنید که نادان بودهاید بابت چیزی که دیروز به آن باور داشتید. امروز احساساتتان به شما میگوید که این مرد شگفتانگیزترین است، و فردا احساساتتان به شما میگوید که این مرد وحشتناکترین است، و هر دو برایتان صد درصد درست به نظر میرسد. پس هم فکر و هم احساس شما ابزارهای عظیمی برای فریب هستند. میتوانند کاری کنند هر چیزی را باور کنید.
فقط به باورهای خودتان نگاه کنید — هیچکدام از آنها تحت هیچ نوع بررسیای دوام نمیآورند. اگر سه سؤال از شما بپرسم، کل سیستم باورتان فرو میریزد. اما ذهن شما در مراحل مختلف زندگیاتان چیزهای متفاوتی را به شما القا میکند و شما با قاطعیت باور میکنید که آنها حقیقت دارند.
شور و حرارت یعنی صرفاً دنبال کردن راه زندگی. اگر اینجا فقط بهعنوان زندگی، زندگی خالص، وجود داشته باشید، این خودش بهطور طبیعی به ذات نهایی خود خواهد رسید. با تبدیل شدن به یک فکر، احساس، ایده، نظر، تعصب، خشم، نفرت و خیلی چیزهای دیگر، مانع بزرگی در مسیر زندگی برای رسیدن به هدف طبیعیاش ایجاد میکنید. اگر فقط جزئی از زندگی باقی بمانید، خیلی طبیعی به ذات نهایی خود خواهید رسید.
این چیزی نیست که لازم باشد برای آن تلاش یا مبارزه کنید. به همین دلیل همیشه گفتهام – فقط شور و حرارتان را حفظ کنید، بقیهاش خودبهخود اتفاق میافتد. مجبور نیستید دنبال راه بهشت بگردید. فقط شور و حرارتان را حفظ کنید. هیچکس نیست که بتواند این زندگی را به ماهیت نهاییاش برساند یا آن را متوقف کند. ما میتوانیم آن را به تأخیر بیندازیم یا اجازه دهیم خیلی سریع و بدون هیچ مانعی اتفاق بیفتد. این تمام کاریست که میتوانیم بکنیم.
هر فرایند معنوی درباره این است که اجازه دهید هر چه سریعتر اتفاق بیقتد. نیازی نیست خدایان را صدا بزنید که بیایند و کمکتان کنند، فقط باید خودِ زندگی شوید و چیزی جز زندگی نباشید. اگر بتوانید همینجا همانطور که زندگی هست، فقط وجود داشته باشید، بهطور طبیعی آنجا خواهید بود.